loading...

شیطنت های ذهن من

وقتی نه می‌تونم به خونه چیزی بگم، و نه می‌تونم اصلا با کسی درباره ش حرف بزنم و نه اصلا دلم میخواد توو اینستا چیزی درباره ش بگم..... تهش بازم دلم میخواد پناه بیا...

بازدید : 623
سه شنبه 19 اسفند 1398 زمان : 1:13
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

شیطنت های ذهن من

وقتی نه می‌تونم به خونه چیزی بگم، و نه می‌تونم اصلا با کسی درباره ش حرف بزنم و نه اصلا دلم میخواد توو اینستا چیزی درباره ش بگم..... تهش بازم دلم میخواد پناه بیارم به اینجا......

تست آقای دکتر مثبت شده و از دیشب توو قرنطینه هستن 😢

منو هم تحت فشار گذاشتن که زودتر اقدام کنم چون بیشتر از دو هفته ست که علائم دارم اما دارم سعی می‌کنم دووم بیارم.... منی که دو هفته ست توو حبس خونگی ام!

بهشون قول دادم فردا صبح برم دنبالش.....

حال استانم اصلا خوب نیست... وقتی استادیوم رو خالی می‌کنن و تخت می‌چینن یعنی سیر صعودی ادامه داره.......

باید بریزم توو خودم و دم نزنم... باید آمار رو بدونم و خیلی چیزا رو ببینم و بشنوم و سکوت کنم.......

چی بگم؟!

خیلی مواظب خودتون باشید

یک سینه حرف هست، ولی نقطه چین بس است.......

نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 0

آمار سایت
  • کل مطالب : 9
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 8
  • بازدید کننده امروز : 5
  • باردید دیروز : 66
  • بازدید کننده دیروز : 4
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 79
  • بازدید ماه : 79
  • بازدید سال : 292
  • بازدید کلی : 8616
  • کدهای اختصاصی